خاطرات ی المپیادی

خاطرات ی المپیادی

گزارش کار و اتفاقای دوران المپیاد و میزارم
خاطرات ی المپیادی

خاطرات ی المپیادی

گزارش کار و اتفاقای دوران المپیاد و میزارم

روز اهمال کاری بود ، نه روز ی المپیادی.درس بخون بچه!

دوش اب سرد گرفتم ۹۰ ثانیه.دقیقا حرفای ویتو تو سرم بود ، خایشو نداری دو دیقه زیر اب یخ وایسی؟ نمیمیری که!

بابت قلبم ورزش نکردم ، فردا باشگاه.

رو آینه هم نوشتم #۱ ، سخت بود.

فردا.سخت.تر.تلاش.کن.لعنتی.اون.مدال.مال.توعه.نه.هیچ.خر.دیگه.ای.

هرچقدر الکترون از هسته دور تر باشد ناپایدار تر است.

اشتباهم این بود که دیروز و بیخیال بودم.حالا تا اخر تیر زمان لازمه که برگردم به حالت عادی. انگار فقط بین بازی زمانی ۵ تا ۹ صبح میتونم درس بخونم ، بعدش مغزم تعطیل میشه.

ویدیو ویتو رو در رابطه با دوست های تقلبی دیدم.

دارک ترین بود! سکوت و بغضی که توی حرفاش بود ، از همیشه واقعی ترش می کرد.

گور بابای همشون،دیشب داشتم تموم میکردم.هیچکدومشون ارزشش و نداشتن که این اخری داشته باشه.

۲ ، ۳ صفحه نوت برداشتم از ویدیو المپیاد تام لند.درک فرمولا و حفظ کردنشون خیلی سخته ، حتی نمیدونم باید کامل درکشون کنم یا فقط حفظ کنم.

مغز تحلیلگر!

اول بیا مغز رو از اول بسازیم ، تحلیل پیش کش.

یک ساعت شیمی خوندم.مطالب خیلی جالبه ، منتها نمیدونم خودخوان هم میتونم اینطور پیش برم یا نه.

فصل ۱ سیلبربرگ و دانلود کردم

میرقادری گفت نمیگم نظام قدیم مبتکران واسه چی خوبه ، این کاناله میگه مطالب و بیسیک توضیح داده خودخوان میتونید همه چیو بفهمید

باید پیگیر شم بتونم کتابارو بگیرم