ساعت مطالعه امروز شد ۳ ساعت و ۱۸ دقیقه.
باشگاه نرفتم،ولی یک ساعت ریاضی خوندم و دوتا تمرین حل کردم،از من بعیده و این خودش خیلی خوبه.
سیک سک فایل کتابای مبتکران نظام قدیم و داره میزاره،از فردا دیگه با همون پیش میرم.بچه های گروه مطالعه دارن زیاد میشن،امیدوارم ظرفیت و پر کنیم و تا خود روز المپیاد با هم بخونیم،قوی ان ، مگه المپیادی ضعیفم داریم.
ذهنم گفت خودت چی؟ نه، من دارم تلاشمو میکنم،همه دیدن.
فردا آخرین روز ثبت نام مازه،اخرین شانسم واسه خوب پیش بردن نهاییا لااقل،ببینم راضی میشن یا نه،بازم میگن تو هنوز انتخاب رشته نکردی.
باید برم حیاط،دم صبح نفس کشیدن و یادم رفته.
خیلی چیزا باید بشه،دارم تلاشمو میکنم،شاید کم،ولی حداقل مثل قبل نیستم.
موهامو خیلی وقته مرتب نکردم.
امروز سه ساعت بود،فردا باید بشه ۴ ساعت،تمرینای امروز هم جبران میکنم.
امروز هم احتمالا باشگاه نرم.درد خیلی شدیدی دارم ،حوصله ی داد زدن های ارشد رو نه.تازه داشتم روی دویدنم کار می کردم و جلسه ی قبل به محض اینکه سرگیجه گرفتم و خواستم بایستم تایم دویدن تموم شد.دیروز بچه ها مبارزه داشتن ، نمیدونم چیکار کردن.
علاوه بر اون ، قراره نتایج تیزهوشان ۱۴ مرداد اعلام بشه ، ۱۰ روز دیگه ، تازه اگر جناب یاوری خوش قولی کنن و مثل پارسال نخوان بچه ها رو دق بدن.واسه من که فرقی نمیکنه.قرار بود اگر قبول شدم تو سایت سمپادیا ثبت نام کنم ، اما از اونجایی که تصمیم دارم تو هر مدرسه ای مثل ی سمپادی درس بخونم ، دیدم فرقی نمیکنه و ثبت نام کردم.
با بچه های طلایی ها ی گروه مطالعه زدم ، اگر پشتیبان موسسه قبول کنه ، چند تا گروه با حداکثر ظرفیت میزنم و میزارن تو کانال تا با هم درس بخونیم.دیروز هم بحث مفصلی درباره ی وجود خدا و ارتباطش با فیزیک کوانتوم داشتیم.ی مشت خل و چل مثل خودم پیدا کردم