خاطرات ی المپیادی

خاطرات ی المپیادی

گزارش کار و اتفاقای دوران المپیاد و میزارم
خاطرات ی المپیادی

خاطرات ی المپیادی

گزارش کار و اتفاقای دوران المپیاد و میزارم

انگار باید این اتفاق میوفتاد تا تابستون تکمیل بشه.داشت بهم نگاه می کرد ، خیره شدم به کلاهم و مرتبش کردم ، با اینکه هیچ مشکلی نداشت. 

-اقای ایدین.

خیلی چیزارو هم یادم نیست.حالا هم دارم call me by your name و برای چهارمین تابستون متوالی از اول می بینم.